همخوابی پنهانی دختر 13 ساله با رییس مادرش-راهبرد معاصر
داروی جدید در آزمایش‌ها، ممکن است روند پیشرفت بیماری پارکینسون را کند کند قاضی پرونده چای دبش: پاسخ بانک‌های شاکی به استعلام‌ها متناظر با سوالات دادگاه تنظیم نشده است خبر جدید وزیر ارشاد درباره هنرمندان ممنوع الفعالیت سازمان هدفمندی یارانه‌ها: مردم حتما حساب بانکی خود را برای دریافت یارانه چک کنند عارف: راهبرد دولت این است که اصلاح قیمت‌ها به سه دهک پایین جامعه آسیبی نرساند کلاس‌های جبرانی دانشگاه‌ها چگونه تشکیل خواهد شد؟ قصاص برای عامل جنایت در بازی خرس وسطی فیلم / گل اول مس رفسنجان به پرسپولیس در دقیقۀ ۴ پیاده‌روی روزانه می‌تواند افسردگی را کاهش دهد لحظهٔ هجوم خودرو به میان جمعیت در آلمان با دست‌کم ۱۱ کشته + فیلم وقوع زلزله ۴ ریشتری در هفتکل ایران ۱۵ - ۱۱ پرتغال/ صعود واترپلو ایران به نیمه نهایی سطح ۲ کاپ جهانی  برتری استقلال مقابل آلومینیوم در ۴۵ دقیقه اول  تساوی یک نیمه‌ای هوادار و نساجی ترکیب آلومینیوم و استقلال اعلام شد

همخوابی پنهانی دختر 13 ساله با رییس مادرش

من بچه بودم و خوب و بد را تشخیص نمی دادم. اما او که مردی ۴۰ساله است با سوء استفاده از اعتماد مادرم، مرا شیفته محبت های دروغین خودش کرد و برای این که بتواند نقشه های شوم خود را عملی کند یک گوشی تلفن همراه به من هدیه داد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۷ - ۰۶ دی ۱۳۹۸ - 2019 December 27
کد خبر: ۳۱۹۳۵
تعداد نظرات: ۲ نظر

به گزارش راهبرد معاصر؛ خانواده ام از این بابت خیلی خوشحال شدند و از این مرد حقه باز تشکر کردند. ولی از همان روز پیامک بازی های او شروع شد و به من پیشنهاد دوستی داد. راضیه در دایره اجتماعی کلانتری گفت: با دریافت این پیامک ها خیلی ناراحت شدم و گفتم موضوع را به خانواده ام اطلاع می دهم. اما این مرد شیطان صفت تهدیدم کرد اگر یک کلمه حرف بزنم مادرم را از کار اخراج خواهد کرد.


«میلاد» آن قدر سماجت نشان داد و با بیان جملات عاطفی و خرید کادوی جشن تولد و ... مرا به خود علاقه مند کرد که فریبش را خوردم و ...

 

راضیه افزود: ما یک سال به طور پنهانی با هم رابطه داشتیم تا این که والدینم فهمیدند مرتکب چه حماقت بزرگی شده ام. مادرم که کارگر خانه این مرد هوس باز بود به خاطر این مسئله با میلاد درگیر شد و کار خودش را از دست داد. البته او خیلی زود به استخدام یک شرکت درآمد و کار مناسبی برایش فراهم شد. مدتی از این ماجرا گذشت و چون خانواده ام نسبت به من بدبین و بی اعتماد شده بودند و زیر ذره بین قرار داشتم تصمیم احمقانه دیگری گرفتم و با پسر عمویم ارتباط برقرار کردم.

 

او که جوانی علاف و بیکار است به خواستگاری ام آمد و با وجود آن که پدر و مادرم به خواستگاری اش جواب منفی دادند با وحید فرار کردم و والدینم مجبور شدند از ترس آبرویشان با ازدواج ما موافقت کنند. متاسفانه این ازدواج عجولانه سرانجام خوبی نداشت و در مدت کوتاهی فهمیدم شوهرم به کراک و شیشه آلوده است و او حتی می خواست مرا هم به دام موادمخدر و فساد اخلاقی بیندازد.

 

با نگرانی موضوع را به خانواده ام اطلاع دادم و در سن ۱۵سالگی، مهر طلاق صفحه شناسنامه ام را سیاه کرد. راضیه آهی کشید و افزود: من در برابر این شکست تلخ نتوانستم طاقت بیاورم و متاسفانه دوباره با میلاد تماس گرفتم و او با بهانه کمک و جبران اشتباهات گذشته مرا به مردی ۵۰ساله که از اقوامشان است و از تهران به شهر ما رفت و آمد کاری دارد معرفی کرد.

 

این مرد هوس باز که همسر و سه فرزند دارد به خواستگاری ام آمد. اما پدر و مادرم مخالفت شدید خودرا با این پیشنهاد اعلام کردند. من که فقط دنبال راه نجاتی بودم ارتباط مخفیانه ام را با او و میلاد ادامه دادم و بالاخره به اتهام رابطه نامشروع دستگیر شدیم. لعنت بر من که با ندانم کاری خودم را بدبخت کردم و ای کاش با پدر و مادرم دوست بودم تا چنین سرنوشتی برایم رقم نمی خورد. من از دخترهای هم سن و سال خودم خواهش می کنم مراقب خودشان باشند و هیچ مسئله ای را در زندگی از پدر و مادرشان مخفی نکنند.

منبع: رکنا

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمد ابراهیم خانی
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۶ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۷
2
1
در هر خانواده ای اگه توکل به خدا و کفایت کردن خداوند بر همه ما انسانها و مشکلاتمان ساری وجاری بشه خیلی کم از این اتفاق ها می افته
حسین
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۵ - ۱۳۹۸/۱۰/۰۸
3
0
خداصبرت بد انشلا اه دلت کمر راست نکند